قصد زیر سؤال بردن آثار برگزیده و شایسته تقدیر در بخش مستندنگاری این جایزه را ندارم چون آن کتابها هم هر کدام دارای ارزش و برجستگی منحصر به فردی بودند اما برای اینکه حق این کتاب ادا شود و مخاطبان قدس با ارزش آن آشنا شوند، خواستیم به شکلی مجزا و ویژه به این کتاب بپردازیم چون این اثر دارای امتیازاتی است که آن را برجسته و خاص کرده است.
زهره یزدانپناه خود در عرصه ادبیات داستانی نامی آشناست، رمان نوشته و سالهاست در عرصه ادبیات داستانی حضور پررنگی دارد، ضمن اینکه مستندساز هم هست و در کنار آن، مستندنگاری هم کرده است و از جمله پیش از این، کتاب «ستاره من» روایت داستانی او از زندگی شهید محمدعلی رجایی و نیز سفرنامه «داستان لبنان» را از وی خواندهایم.
یزدانپناه در کتاب «اینجا سوریه است» قصد ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران را داشته و برای روایت خود از بحران و جنگ داخلی در سوریه و آنچه در این کشور زیبا گذشت، به بازتاب روایت زنان روی آورده است.
کتاب با دغدغهای نوشته شده که در سراسر آن مشخص است دست از سر نویسنده برنمیداشته است. نویسنده در پی این است که بفهمد جنگ ویرانگر در سوریه برای مردم این کشور به خصوص زنان چه پیامدهای سنگینی داشته البته او به عنوان یک ایرانی با این پرسش هم مواجه بوده که حضور نیروهای ایرانی در سوریه با عنوان رزمندگان مدافع حرم چه ضرورتی داشته آیا نیروهای ایرانی توانستهاند از رنجهای مردم سوریه به خصوص زنان در این بحران خونین بکاهند یا نه و برای پاسخ این پرسشها هم فقط به سراغ یک دسته خاص از زنان سوری نرفته و با زنانی از مذاهب و قومیتهای مختلف این کشور روبهرو شده و زندگی و خاطرات آنها را ثبت کرده است.
ثبت خاطراتی تکاندهنده
نویسنده برای نگارش کتاب، سختیهای زیادی متحمل شده و چند مرتبه به استانها و شهرهای مختلف سوریه سفر و از نقاط مختلف و دوردست این کشور بازدید کرده و توانسته با جلب اعتماد زنان سوری، خاطرات تکاندهندهای از آنان ثبت کند؛ خاطراتی که به یاد آوردنشان برای بسیاری از راویان حتماً بسیار سخت و تلخ بوده و از بازگوییشان خودداری میکردهاند اما نویسنده توانسته است آنان را به بازگویی این خاطرات مجاب کند، خاطراتی که بعضی از آنها میتواند دستمایه داستان و فیلم شود و بر ارزش کار نویسنده بیفزاید.
روایتهای کتاب به ترتیب زمانی، به طور جداگانه و در دو بخش مرتب شدهاند. بخش اول؛ خاطرات سفر سال ۲۰۱۷ مصادف با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ و بخش دوم؛ وقایع سال ۲۰۱۸ مصادف با تابستان ۱۳۹۷ است. هر بخش شامل ۱۱ فصل است. بخش ضمیمه این کتاب نیز تصاویری از وضعیت مردم و مناطق مختلف سوریه را شامل میشود که به صورت رنگی چاپ شده و عمدتاً توسط نویسنده عکاسی شده است.
لشکر یک نفره!
خود نویسنده در نشست نقد و بررسی این کتاب درباره شیوه جمعآوری اطلاعات برای نگارش اثر، گفته است: «به دلایل امنیتی و حفظ جان و سلامتی دیگران تصمیم گرفتم لشکر یکنفره باشم، حتی همراه داشتن مترجم را نیز دست و پاگیر میدانستم اما در برخی موارد به اجبار به کار میگرفتم. به هر حال تا جایی که میتوانستم از همراه داشتن دیگران در سفرهایم در سوریه اجتناب میکردم؛ چرا که چندین بار به دلایل ترس و واهمه مترجم، مجبور به خروج هر چه سریعتر از فضاهای خطرناک اما به شدت غنی از اطلاعات شدم، به همین دلیل برای این کتاب دو بار به سوریه سفر کردم و کار را با دشواری بیشتر و کندی همراه کرد».
به یاد داشته باشیم، نویسنده در دل مناطق مختلف کشوری که هنوز شعلههای جنگی فراگیر در آن سرد نشده بوده، به سفر پرداخته و در حالی که زنان سوری هنوز در شوک حوادث وحشتناک کشورشان که خانوادههای آنها را از بین برده است قرار داشتهاند، در برابر نویسنده قرار گرفته و خاطراتشان را بیان کردهاند. البته نویسنده سعی کرده است برخی از این مشکلات و دشواریهای گردآوری اطلاعات و مشکلات سفر را در کتاب بنویسد که همین هم موجب شده کتاب برای مخاطب باورپذیرتر شود و با نویسنده احساس همراهی و همدلی کند. این شجاعت نویسنده و عزم او برای نگارش کتاب ستودنی است و از دل همین عزم و اراده است که کتاب ارزش ادبی و حتی تاریخی ویژهای دارد. شاید خواندن این کتاب فقط برای مخاطب ایرانی لازم نباشد، خوب است مردم همه دنیا واقعیتهای بیان نشده جنگ در سوریه را بخوانند و کاش مترجمانی برای ترجمه کتاب، همت کنند. «اینجا سوریه است» فقط روایت مرگ، تلخکامی و رنج مردم سوریه نیست بلکه روایتی از مقاومت و ایستادگی آنها برای بازسازی زندگی، درمان زخمها و ناکام کردن دشمنان کشورشان هم هست و از این منظر خوب است، چهره دیگر سوریه در دوران جنگ و پس از آن نمایش داده شود.
نویسنده، ضبط صوت نیست
البته نویسنده در این کتاب تنها یک ضبط صوت برای دریافت و ثبت خاطرات راویان نیست، او خود تحلیل و نظر دارد و سعی میکند بدون اینکه حضور خود را بر کتاب سنگین کند، در تحلیل محتوای خاطرات زنان سوری به مخاطبان کتاب کمک کند. او سعی میکند اطلاعاتی در زمینه بروز جنگ داخلی در سوریه بدهد از جمله اطلاعاتی که او درباره وضعیت گروههای مذهبی و اقوام سوری به مخاطبانش ارائه میکند، به درک ساختارهای اجتماعی و فرهنگی این کشور کمک کرده است. نویسنده با حوصله و بدون تبدیل کردن کتاب به یک کتاب سختخوان سیاسی، درباره وضعیت سیاسی و اجتماعی سوریه پیش و پس از جنگ نیز دست مخاطب را میگیرد تا خواننده بفهمد این بحران چگونه به وجود آمده و اگر دامنه آن گسترش مییافت چه بر سر سوریه و منطقه میآمد.
نکته دیگری که درباره کتاب «اینجا سوریه است» قابل توجه است، اینکه نویسنده به دلیل اینکه تجربه زیادی در داستاننویسی و مستندسازی دارد، دید قدرتمندی دارد و بلد است چگونه فضا را توصیف کند و با استفاده از قدرت تصویرگری خود، مخاطب را در موقعیتی قرار دهد که توصیف آن برای درک بافت فرهنگی و اجتماعی سوریه و نیز وضعیت دیروز و امروز آن اهمیت دارد.
امتیاز دیگری که کتاب دارد و آن هم به ویژگی داستاننویس بودن یزدانپناه، بازمیگردد؛ نثر تمیز و خوشخوان کتاب است. خیلی از کتابهای خاطرهنگاری در کشور ما با وجود همه زحمتهای گردآورندگان، نثری سست یا حداکثر معمولی دارند و مشخص است که نویسنده در نوشتن تجربه ای ندارد و با کلمات پیش از این کلنجار نرفته است اما در «اینجا سوریه است» با نثری روان، پخته و دارای شیرین کاریهای زبان ادبی روبهرو هستیم که امتیاز ویژهای برای کتاب است.
خبرنگار: آرش شفاعی
۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۴:۰۹
کد خبر: 843929
یکی از کتابهایی که امسال به دور نهایی جایزه جلال آلاحمد راه یافت اما برگزیده نشد، «اینجا سوریه است» نوشته زهره یزدانپناه است.
نظر شما